صبح یکی از روزهای گرم تابستان 1342 در سربندر، کودک زیبایمان به دنیا آمد. پدرش با تفأل بر قرآن نامش را الیاس گذاشت تا پیامبر خوبیها باشد. اذان را در گوش راست و اقامه را در گوش چپش خواند و او را به دامن قرآن سپرد و از همان دوران کودکی دعاهای پدرش به ثمر نشست و دلدادگی الیاس به قرآن سبب سرور و شادمانی در خانواده موحد گردید. دوران ابتدایی را در زادگاهش گذراند و مقام اول شهر را کسب نمود که تشویق اداره آموزش و پرورش را به دنبال داشت.
الیاس عاشق و دلباخته قرآن بود و گمشده ی خود را در مکتب قرآن یافت. بطوریکه در همان دوران نوجوانی همیشه بچه ها را جمع می کرد، خودش معلم آن ها می شد و به آن ها قرآن یاد می داد.
پس از پیروزی انقلاب اسلامی و مقارن با آغاز جنگ تحمیلی در اهواز و در رشته اتومکانیک دیپلم گرفت. بعد از اخذ دیپلم به عنوان پاسدار وظیفه در سپاه مشغول به خدمت شد و در این مدت در دفتر امام جمعه ی سربندر به رتق و فتق امور مردم می پرداخت. بعد از انجام خدمت به عضویت رسمی سپاه درآمد. سپس از یك خانواده ی مذهبی و مومن، همسری نجیب و پاك اختیار كرد كه نتیجه این ازدواج دو فرزند بود.
ورد زبانش امام عصر (عج) مهدی موعود بود. نمازش را سروقت می خواند و با احترام خاصی قرآن تلاوت می کرد. خستگی در زندگی او معنا نداشت. خود را متعلق به همه مردم می دانست و حلال مشکلات دوست و آشنا و خلاصه همه ی مردم بود. الیاس فردی پاك و بی آلایش بود و در زندگی خود به تجملات اهمیت نمی داد ملاك و ارزش زندگی اش در تقوا و پاكی بود و همانند مولای متقیان امیرمؤمنان علی علیه السلام زندگی می كرد و هم چون آن فرزانه ی بی بدیل تاریخ، به فقرا و تهیدستان كمك می كرد و شبانه و به صورت پنهانی به آنان غذا، پوشاك و پول می رساند.
در سال های اول جنگ به جبهه شتافت و ابتدا به عنوان مربی تربیتی قرآن و در ادامه به عنوان جانشین گردان مهندسی و با حفظ سمت مسئول مخابرات ناو تیپ 14 کوثر در جبهه و یگان رزم انجام وظیفه نمود و سرانجام در روز چهارم دی ماه سال 1365 آن سرو خرامان مکتب قرآن و سپاه سبز حضرت روح الله بر اثر بمباران هوایی در منطقه ای به نام مارد در عملیات كربلای 4 با خون پاکش سجده نمود و در کنار مولایش حسین بن علی علیه السلام آرام گرفت.
پیكر پاك آن شهید عزیز در گلزار شهدا در سربندر به خاك سپرده شده است و میعادگاه عاشقان و پاكبازان است.
نظرات شما عزیزان: